مطالبی که پیشنهاد می شد پیش از مطالعه این مطلب مطالعه کنید: |
ذکر خدا شیرین است، اگر شیرینى ذکر خدا در جان انسان افتاد دیگر هیچ شیرینى به آن نمىرسد. جناب اویس قرنى مىگوید: (امشب شب رکوع است) و تابه صبح رکوع مىکند یا مىگوید: (امشب شب سجده است)، تا صبح سجده مىکند، یا مىگوید (امشب شب قیام است)، تا صبح در قیام است. و یا جناب بلال حبشى که دلى سفید دارد وقتى مشرکین به او مىزنند تا از خداى محمد صلّى الله علیه و آله و سلّم دست بردارد، او دست بردار نیست، در جواب کفار مىگوید: احد، احد، احد، احد،… او را بر روى ریگ داغ با تنى برهنه به چهار میخ مىکشند، سنگ داغ روى بدن او مىگذارند و او در مقابل آفتاب داغ افتاده است ولى ذکر احد، احد، احد، دارد، شیرینى ذکر محبوبش نمىگذارد درد و سوختگى را حس کند و یا اهمیت دهد. حضرت ابراهیم خلیل الرحمان علیه السّلام وقتى در حال چرانیدن گوسفندان خود مىباشد از بیابان صدائى مىشنود کسى مىگوید: «سبوح قدوس ربنا و رب الملائکه والروح». حضرت از شنیدن ذکر خدا بسیار بسیار لذت مىبرد، از صاحب صدا مىخواهد تا یک بار دیگر نام معشوق او را بگوید، به ابراهیم گفته مىشود: در عوض نصف گوسفندان خود را به من بده، با آن که گوسفندان بسیار بودند حضرت مىپذیرد، صاحب صدا یک بار دیگر بیان سبوح و قدوس سر مىدهد، حضرت دوباره تقاضاى شنیدن نام معشوق خود مىکند، صاحب صدا هم تقاضاى نصف دیگر گوسفندانش را مىکند، کار تکرار مىشود تا گوسفندان تمام مىشودند. حضرت تکرارآ تقاضا مىکند، صاحب صدا مىگوید اگر مىخواهى این صدا را بشنوى خودت را در عوض به من بده، حضرت ابراهیم علیه السّلام براى شنیدن نام معشوق و محبوب، خود را در اختیار صاحب صدا قرار مىدهد.
حضرت موسى على نبیّنا و آله علیهم السّلام جریانى را مشاهده مىکند : روزى حضرت از کنار آب دریائى مىگذشت مرغى را دید بر روى شاخهى درختى نشسته و شاخهى درخت بر روى آب قرار دارد، مرغ مشغول ذکر خداست، حضرت از مرغ سؤالى مىنماید، آیا آرزوئى در دنیا دارى؟ آن مرغ مىگوید من فقط یک آرزو دارم چون مدتها تشنهام، آرزویم این است مقدارى آب بنوشم حضرت فرمود: نوشیدن آب ممکن است همان جا که قرار دارى منقار خود را مقدارى پائین بیاور به آب مىرسد، هر اندازه آب نیاز داشتى مصرف کن، مرغ جواب مىدهد من ترس آن دارم که شیرینى و لذت آب لذت ذکر خدا را از من بگیرد، من مىخواهم فقط لذت و شیرینى ذکر خدا براى من باشد.
وارد است، هر وقت خداى تعالى بندهاى را دوست نداشته باشد لذت عبادت و ذکر خود را ازاو مىگیرد، چون آن بنده گناهکار است و لذت گناه را چشیده، لذت ذکر خدا از او گرفته مىشود.
در کتاب عدهالداعى روایتى است مىفرماید: خداى تعالى به حضرت داود على نبینا و آله علیهم السّلام وحى فرستاد، اى داود هر بندهاى که به علم خود عمل نکند هفتاد گونه عقوبت باطنى به او بچشانیم، کمترین آنها بیرون بردن لذت مناجات است از دل او.
«أَلاَ بِذِکْرِ آللَّهِ تَطْمَئِنُّ آلْقُلُوبُ» (قرآن کریم، سوره رعد، آیه ۲۸). ذکر خدا قلب آدمى را آرامش مىبخشد.
ذکر خداوند اطمینان قلب مىآورد، روى بیانِ وصف العیش نصف العیش، ذکر خداوند تعالى لذت بخش است، لذت ذکر خدا سرآمد لذتها است، وقتى کسى بخواهد به مقام عشق برسد باید ذاکر باشد، پس ذکر، اول مرحله عشق است.
بیان رسا، ج ۱، ص ۱۱۹-۱۲۱