در تمام هستى یک عشق است و یک عشق حاکم است، آن یک هم یک سِعِى است، وحدت شخصیّه عشقیّه است.
خدایا همه طالب تو هستند ولو بدنبال گاو و آتش و صنوبر و بت و صنم مىروند، ولو بدنبال عیش و زندگانى دنیا مىروند، ولو بدنبال هر چیز و هرکس بروند، بدنبال کمال هستند، و تو آن کمال مطلق و صنم حقیقى و اِله واقعى و أصل و حقیقت و جان هستى، هستى، و خلاصه تویى آن عشق پاک و همه بدنبال تو در حرکتند قافلهى هستى بسوى تو سیر مىکند، هستى رقص کنان مشتاق توست، همه واله و حیران جمال زیباى تو هستند، همه از تو هستند و بسوى تو مىآیند: «إِنَّا لِلّهِ وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ» (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۵۶) تویى که همه را مىخوانى و همه بدنبال ندا و صداى رساى تو در حرکتند، تمام موجودات عالم و عوالم اَدْنى و اَعْلى مقام واحدیت تو هستند، و همه به دنبال احدیت تو در حرکتند، همه آرزوى تو دارند و تو انتهاى آرزوى همه هستى، و همه بسوى تو طى سفر مىکنند، اِلا آن که انبیاء و اولیاء صلوات الله تعالى علیهم اجمعین جلودار این قافله هستند، و همه را بسوى تو هدایت مىکنند، و تو را به همه نشان مىدهند، چشمان همه به روى زیباى تو روشن است و هر چه ببینند ظهور روى تو است.
«فَأَیْنَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ آللّهِ» (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۱۵) به هر جا و به هر چه نظر شود نظر به روى زیباى تو است، چون جز چهره زیباى تو چیزى نیست، هر چه هست تویى، و تو همهى هستى، هستى، و همه ظهور و جلوهى حضرت تو است.
پس تو هستى هستى، و جز تو چیزى نیست. یک وجود است آن هم تویى، دیگر هر چه هست عدم نیست، وجود هم نیست، بلکه ظهور و نزول حضرت توست.
بیان رسا، ج ۱، ص ۱۵۲