حب واژه ایست بسیار لذیذ و عزیز و اگر محبت به خدا باشد ذات اقدس الهی و حضرت عشق اقدس در مقام نزول و ظهور، حب و محبت است، مؤمن مظهر محبت و حب شدید است به اصل و باطن خود که خدای سرور و عشق است عشق می ورزد و محبت دارد.
«شخصی به نام زیاد از امام باقر علیه السلام در رابطه با محبت سؤالی دارد حضرت در جواب او فرمود: یا زیاد ویحک و ما الدین الا الخب؟ الا ترى الى قول الله تعالى: ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله» (تفسیر عیاشی، ابی نظر محمد بن مسعود بن عیاش السّلمی السمرقندی، المکتبه العلمیه الاسلامیه، تهران، بی تا، ج ۱، ص ۱۶۷) ای زیاد وای بر تو دین بدون حب نمی باشد – دین همان حب است – آیا ندیدی که خدای تعالی به رسول خود می فرماید: ای پیمبر به امت بگو اگر خدا را دوست دارید پیروی من کنید که خدا شما را دوست دارد. حب و محبت دو طرفی است اگر آدمی خدا را دوست داشته باشد خداوند تعالی نیز او را دوست خواهد داشت. در مقام تنزیل، محبت به رسول خدا و اهل بیت پاکش محبت به خداست.
امام محمد باقر علیه السلام در مورد محبت با قسم و تأکید می فرماید: «و الله لو احبنا حجر حشره الله معنا و هل الدین الا الحب» (تفسیر برهان، سید هاشم حسینی بحرانی، دارالکتب العلیمه قم، تهران، بی تا، ج ۱، ص ۲۷۷) به خدا قسم اگر سنگی ما را دوست داشته باشد خدا آن را با ما محشور می کند؛ آیا دین غیر از حب می باشد؟
حب به خدا، حب مقام عصمت و ولایت و حب به دین، دین خدا و دین رسول خدا یکی است؛ در مقام مظهر و مظهر تفاوت و تعدد دارند وگرنه یکی هستند و یکی است. شخصی به محضر امام جعفر صادق علیه السلام مشرف شد و به امام گفت: فدایت شوم ما فرزندان خودمان را به نام های شما و نام های پدران شما نام گذاری می کنیم آیا برای ما در این کار نفعی دارد؟ حضرت فرمود: «ای و الله و هل الدین الا الحب» (همان) در جواب او فرمود: آری به خدا قسم نفع دارد؛ آیا دین چیزی جز حب می باشد؟ سپس آیه ی شریفه ی سی و یکم سوره ی مبارکه ی آل عمران را قرائت فرمود. پس حب در جهان مقام بلندی را دارا می باشد؛ معصوم علیه السلام می فرماید دین حب است.
پیامبر گرامی اسلام فرمود: «یا على انت اصل الدین» (تفسیر فرات کوفی، فرات بن ابراهیم بن فرات الکوفی، منشورات مکتبه الداوری، قم، بی تا، ص ۷۷) على اصل دین است. اصل حب از خداست؛ انسان خدا را دوست دارد و دوستی خدا را با هیچ چیز عوض نمی کند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: خدایا تو دوست من هستی من تو را دوست دارم تو مواظب من باش تا خلاف دوستی تو کاری انجام ندهم و شجاعتی که به غیر تو رو بیاورم به من مده و متعرض خلاف دوستی تو نشوم. اصل حب به خداوند عظیم و عزیز است و این باید حفظ گردد. ولا تجامعه من تفرق عنک، و لا مفارقه من الجتمع إلیک
خدای من، مرا ارتباط مده با کسی که از تو جدا شده است؛ مرا مباشر مساز با کسانی که از تو بریده و جدا شده اند و از تو دورند؛ من نمی توانم با آنان همبستگی داشته باشم. از کسانی که با تو جمع و نزدیک هستند من جدا نشوم و نمی توانم جدا شوم.
صحیفه اخلاق، صص ۲۳۳-۲۳۵