قطعه «سرود عشق» از دیوان حب، مولودیه حضرت امام جواد علیه السلام است.
سروش غیب ندایم داد ز رخ بردار نقاب امشب / سر از خاک گران بردار نباشد وقت خواب امشب
بود امشب جهان روشن ز نور حضرت باری / نباشد ظلمت و تاریک نباشد هم سحاب امشب
همه امشب ز اول تا سحر گه تا طلوع روز / منوّر عالم است امشب نباشد هیچ حجاب امشب
نقاب چهره بگشودم نظر بر عالم معنا / بدیدم نور باران است به واقع نَیْ سراب امشب
همه عالَم شده روشن ز مولود مه هستی / مدینه روشن از نورش ت وبنگر ماهتاب امشب
بود امشب شب مولولد مسعود مه تابان / مبارک مولودی عالی بدون اضطراب امشب
محمّد نام مولود است ابوجعفر بود کُنیه / تقی و مرتضیٰ قانع جواد مختار ناب امشب
دگر عالِم امین و مُنتَخَب باشد مبارک او / لقب بگرفت ز دست حق چه زیبا و خوشاب امشب
ز باغ عشق شکفته غنچه ئی خوشبو و زیبا رو / گل باغ ولایت خوش معطر پر گلاب امشب
ز نجل خاتم پیغمبران و حیدر کرار / جگر گوشه ز زهرای مطهر خوش نِصاب امشب
بود نسل علی موُسی الرِّضا و نور چشمانش / تنزل یافت جوار خَیْزُران و بر تراب امشب
سَبیکَه اهل نُوبَه خویش مارِیه و قِبطِیه / نبیّ طیب شمرد او را که باشد کامیاب امشب
دگر موسی بن جعفر داد سلام بر خیزُران پاک / سلام بر مولد پاکش سلام بر آن جناب امشب
بهنگام نزول نور چراغ خانه شد خاموش / ولکن خانه شد روشن به نور آفتاب امشب
شدند مُسْتَغنی از نو چراغ عالم ناسوت / ز نور روی این مولولد که باشد باصواب امشب
پدر تا صبح بو گوش طفل بگفت اسرار توحیدی / ز دل گفت و نشست بر دل نه از روی کتاب امشب
شهادت داد به توحید و به جد خود رسول الله / نمود عَطسه و حمد حق بیانش مستجاب امشب
شبیه حضرت موسی و عیسای جمالُ الله / بود این نو رسیده بَه، به هر معنا حساب امشب
بیامد آن عزیز نازل ز فوق عرش و قُرب دوست / تمام مؤمنین شاداب نگر هر شیخ و شاب امشب
تو عاشق آفرین گو بارک الله را دمادم گو / سرود عشق او سر دِه بزن چنگ و رباب امشب
دیوان حب، جلد ۱، صفحه های ۴۸۷-۴۸۹