علی ای شهید محراب سجده گاه حق حق تعالی / مسجد و محراب و سجده غرق خون از تیغ اعدا
مولدت میان مسجد هم شهادتت به مسجد / تو نیامدی به دنیا که روی ز دار دنیا
آمدی به خدانه حق رفتی تو زخانه حق / حق همیشه با تو بوده حق بود علیِّ اعلی
آمدی تو در عبادت رفتنت بحال سجده / عمر خود دائم به طاعت آیت عُظما خدا را
به نماز آخِرینت چه گذشت که دعوت حق / در میان سجده لبیک تو بگفتی آشکارا
پسر یهودیه زد عَبدُالرَّحمانِ بنِ مُلجم / تیغ زهر آلودی از کین بسرت توحیدِ گویا
این زمین بلرزه آمد مُتزلزل آسمان شد / جن همه نوحه نمودند در تلاطم آمد دریا
بادهای تند وزیدند شد جهان تاریک به یک بار / در خروش آمد ملائک جبرئیل ندا ز بالا
قَد قُتِل میرِ ولایت رکن اسلام مقدس / شیره جان نبوت نَفسِ پاک جان طاها
با نیدن صدای جبرئیل آمد به مسجد / نو گلان باغ احمد هر دو نور چشم زهرا
دید حسن فتاده در خون باب والایش به محراب / راس پر خون و شکسته عاشقا گو وا علیا
دیوان حب، ج۳، صص ۲۹-۳۰