ساقیا جامی عطا کن زان می جام وصال / صبح و شب زان می بنوشم صبح و شب بر من حلال صبح وشب نوشم شوم مست زان می حال آورم / حال من نیکو شود هرکز نگردم حال بحال آن می جامِ وصال خوشرنگ و خوش طعم و مزه / رنگ آن می ارغوانی یا که لعل، صاف و زلال از عطایت گر شوم مست زان می جان پرورم / صبح دم مدحی بخوانم مدح مولود بی مثال در گلستان حوالی مدینه گل شکفت / غنچه ئی بشکفت جوار سیده در اعتدال غنچه سمانه بشکفت از گلستان جواد / آفرین بر این گل و بر غنچه و گلدان نهال نازل آمد از خدای متعال در […]