شعرها
برخی از شعرهای آیینی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
علی ای شهید محراب سجده گاه حق حق تعالی / مسجد و محراب و سجده غرق خون از تیغ اعدا مولدت میان مسجد هم شهادتت به مسجد / تو نیامدی به دنیا که روی ز دار دنیا آمدی به خدانه حق رفتی تو زخانه حق / حق همیشه با تو بوده حق بود علیِّ اعلی آمدی تو در عبادت رفتنت بحال سجده / عمر خود دائم به طاعت آیت عُظما خدا را به نماز آخِرینت چه گذشت که دعوت حق / در میان سجده لبیک تو بگفتی آشکارا پسر یهودیه زد عَبدُالرَّحمانِ بنِ مُلجم / تیغ زهر آلودی از کین بسرت توحیدِ گویا این زمین بلرزه آمد مُتزلزل آسمان شد / جن همه نوحه نمودند […]
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۹
بستر مولی
قطعه «بستر مولی» از دیوان حب، مصیبت ضربت خوردن امیرالمؤمنین حضرت امام علی علیه السلام است.
کنار بستر مولی حسن گریان حسین نالان / دگر زینب دگر عباس همه آل علی خوبان ریزند اشک ز چشم تر مصیبت بس عظیم باشد / تمام کوفه گریانند ز بهر آیت رحمان ز زخم تیغ زهر آلود ابن ملجم ملعون / امیرالمؤمنین مدهوش همه آل علی گریان ملائک جمله گریانند چو بینند مجتبی گرید / برای با مظلومش علی آن حجت یزدان علی بگشود دو چشم خود به اطرافش نظر افکند / همه محزون و گریانند حسین با ناله و افغان حسن را با حسین خواند و ببوسید نور چشمانش / بگفتا با حسین خود ز عاشورا و آن هجران علی فرمود لا یوم کَیومِکَ یا اباعبدالله / نباشد روزگاری مثل عاشورایِ تو طوفان […]
۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹
جان حَسَن جانان حَسَن هم جان جانان است حَسَن / حُسنِ زیبای الهی نور یزدان است حَسَن مَظهر ذات خداوند کریم متعال / جلوه ی اَسماءِ حُسنی سِرِّ سُبحان است حَسن جلوه ی تام الهی مَظهر اسم و صفات / اسم اعظم را ظهور و حُسن خوبان است حسن عالم لوح و قلم سِرِّ قضا حُسن قَدَر / عرش و کرسی و سماوات حُسن رِضوان است حسن عصمت عشق تمام و غایهُالغایات ما / حُسن عرش و فوق عرش هم نور رخشان است حسن ساقی بزم خُلُود و واقِفِ غَیبُ و شهود / خازن علم الهی سِرِّ پنهان است حسن حُجَّهُ الله قطب عالم مظهر غَیبُ الغُیوب / راز عالم سرِّ آدم نور فُرقان است […]
۲۰ فروردین ۱۳۹۹
در سحر دادم ندا کای بلبل باغ ولا / در میان سجدهگاه دائم بگو شکر خدا هر دو دست بر آسمان و روی دل بر فوق آن / با زبان و دل بخوان شکر خدا و گو ثنا چون شکفت از باغ عشق یک غنچه ناب تمام / غنچه عالی و کامل بَه، چه خوش رنگ و زیبا غنچه ئی از باغ عشق نازل بیامد بر زمین / نازل آمد باغ سر سبز ولایت را صفا غنچه ما نازل از باغ رسالت آمده / یا ز باغ پر گُل سبز امامت در جَلا غنچه ما از گلستان علی و فاطمه / یا ز باغ آن وصیِ عیسَوی و انبیا شد شکفته اندرونِ سالِ پنج و […]
۱۰ فروردین ۱۳۹۹
سروش غیب ندایم داد ز جا خیز ای نکو منظر / بکوی عاشقان واردبیا در محضر دلبر بیا بنگر جمال بی مثال دلبر رعنا / ببین معشوق زیبا را تو را خواند بیا محضر قرینم باش نظر بنما برویم با دو صد معنا / تقرب جو بیا بالا بِاَوْاَدْنیٰ و بالاتر بیا عاشق نما تویف جمال دلربای خود / بخوان مدح و ثنای او ز جان بر خوان ببند دفتر بخوان تنزیل آن معنا ز دل بگشا کتاب مدح / بخوان مدح و بخوان توصیف ز بهر مَظهر داور ظهور یار زیبا چهره آمد از مقام قُرب / ز اَواَدنی و فوق عرش به ناسوت از همه بهتر به ناسوت نام گرفت نام علی و […]
۹ فروردین ۱۳۹۹
نیّر تابان خلقت آیت پروردگار / جلوه باغ نبوّت غنچه ی فصل بهار مَظهَرِ ذات مقدس جلوه اسم خدا / شیره جان ولایت آن ولیّ کردگار نیّر آسمان عصمت فاطمه ناموس حق / قُرَّهُ العَینِ حسین باشد حسین را جان نثار نوری از انوار بالا حامی آل عبا / یاور قرآن و عترت اهل بین را خاکسار حامی دین مبین و حافظ ملک ولا / ساقی بزم فتوّت هر وِعاء را شهریار فیض قُدسی عقل والا معنی جود و سخا / نفس قُدُوسی ایجاد عالَم است او را مَدار کعبه مقصود هر کس در طلب باشد همه / قبله ی حاجات امت طالبینش بیشمار شاهد بزم مُرُوَت منبع صدق و صفا / واقع عرفان و […]
۸ فروردین ۱۳۹۹
مظهر آن ذات اقدس آیت رحمان حسین / جلوه ی ذات مقدس نازل سبحانْ حسین سِرّی از اسرار حقّ مُتعال و اسم حقّ / اسم حُسنای الهی مَظهر یزدانْ حسین مظهر اَسماء حُسنا و مقام واحدی / قُربِ اَدنی و جمال حضرت مَنّانْ حسین آیت عُظمای خلقت هم قضا و هم قدر / جلوه ی لوح و قلم هم عرض و کرسی دانْ حسین زینت عرش خدا و قابِ قَوسَینِ ولا / پنجمین عالین بالا نور هفت آسمانْ حسین اسم اَعظم آیت عُظمایِ رَبّ العالمین / عقل مَحض و نور اعلی مرکز ارکانْ حسین سِرّ هستی رُکنِ عالَم علت ایجاد خلق / کاشف اَسرار قرآن واقع قرآنْ حسین هم کلام الله ناطق هم سَریر هَل […]
۲۹ اسفند ۱۳۹۸
آیت عُظمایِ خلقت اسم حُسنایِ خدا / مظهر ذات مقدس حُسنِ اَسماء را صفا سِرّی از اسرار غَیبی زینت عرش برین / مَظهر غیب و شُهود است قبله اهل ولا موسیِ کاظم گل باغ نبوت در جهان / بود گرفتار سر خارهای زهر آگی چرا؟ عمر خود ظلم و ستم دید از بنی عباس دون / هم ز منصور و ز مهدی و هم ز هادی بارها مهدی عباسی دون حبس نمود پور علی / هادی عباسی دون حبس نمود ناروا ظلم و جور بی حسابی شد ز هارون الرشید / بر امام هفتمین باب الحَوائج برملا حضرت باب الحوائج در جوار جد خود / در مناجات و نماز بود، سجده و حال دعا عده […]
۱۷ اسفند ۱۳۹۸
مُطرِبا سَر دِه نوایی تا سحر خیزم ز جا / زیر آسمان پهن کنم سجاده ئی شکر خدا هر دو دست خود بر آرم رو به سوی آسمان / تا به صبح خوانم خدا را تا قبول افتد دعا در دعا خواهم بیابم سیزدهِ ماه رجب / عیدی خود را بگیرم از علی مرتضی بَه، چه سیزده از سماوات نور باران می شود / مکه و کعبه نگر پر از ملک تا هر کجا روز جمعه سیزده ماه رجب نور تمام / در میان کعبه ظاهر شد امام اَولیا بَه، چه نور آمد ز بالا در جوار فاطمه / عصمت کبرای حق دانم به صد صدق و صفا از ابو طالب پسر، عبدالمطلب جد او […]