باید دید خداى تعالى کسى را خوار مىکند یا نه، قرآن کریم مىفرماید:
«وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ» (قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه ۲۶) عزت و ذلت به دست خداست، و ظاهر آیه حجت است «و تعز من تشاء» هر کسى را بخواهد عزیز مىکند و عزت مىبخشد. «و تذل من تشاء» هر کسى را بخواهد ذلیل مىکند، عزت و ذلت به دست خداست، ولى سبب عزت و ذلت عبد است، حکیم مطلق به همه موجودات یک اندازه داده است، و به هر کدام به قدر خودشان داده است.
«آلَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ طِبَاقاً مَا تَرَى فِی خَلْقِ آلرَّحْمنِ مِن تَفَاوُتٍ فَآرْجِعِ آلْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ» (قرآن کریم، سوره ملک، آیه ۳) آن که هفت آسمان بلند را به طبقاتى منظم آفرید در خلقت خداى تعالى بىنظمى و نقصانى و تفاوتى نخواهى دید، باز نگاه کن آیا ناتوانى و نارسائى در خلقت مىبینى.
خداى تعالى در بین مخلوقات خود تفاوتى نمىگذارد، هر کس را هر چه لازم دارد به او داده است مثلا چیز اضافهاى به حضرت رسول خاتم صلّى الله علیه و آله و سلّم نداده است و چیز کمى هم به ابوجهل نداده است، تفاوت از طرف خلق است، حضرت به مقام قرب رسیده است. «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» (قرآن کریم، سوره نجم، آیه ۹) ابوجهل بدرکات اسفل و بأسفل السافلین رسیده است. «إِنْ هُمْ إِلاَّ کَآلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً» (قرآن کریم، سوره فرقان، آیه ۴۴) خداى تعالى بین اشرف مخلوقات و بین یک پشه لاغر و کوچک و موجوداتى پائینتر از پشه کوچک فرقى نگذاشته است. حضرت حق جلّ شأنه به هر دو وجود و حیات داده، و به هر کدام آن چه لایق او بوده و در استعداد و در خور او بوده داده است و تفاوتى قائل نشده است، ولى رسول خاتم صلّى الله علیه و آله و سلّم سبب عزت را وجود مىدهد و بالا مىرود، ابوجهل سبب ذلت را وجود مىدهد و پائین مىرود و ذلیل مىشود.
خداى تعالى کسى را خوار نمىکند وقتى کسى گناه کرد از خدا دور مىشود، دورى از خداى تعالى خوارى و خذلان است، پس ارتکاب معصیت سبب مىشود تا من خوار و از تو دور شوم. خدایا تو دستم را بگیر تا گناه نکنم.
بیان رسا، ج ۱، صص ۱۴۸-۱۴۹