دیوان عشق

۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹

بیا با ما به میخانه سبوئی زنیم بر لب

بیا با ما به میخانه سبوئی زنیم بر لب شویم مست میِ باقی ز دست ساقیش در شب چو مست مِیْ شویم جانا، بخوانیم نامه ی معشوق شویم عاشق به این نامه بخوانیم با دو صد یاربّ دیوان عشق، ص ۶۰۹
۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

ما بنده ی عشقیم و دگر هیچ نداریم

ما بنده ی عشقیم و دگر هیچ نداریم از عشق رخش یکسره انگشت به دهانیم غرق خم گیسو و قَوْسَیْنِ دو ابرو مبهوت شدیم زان همه حُسن وَهْ که حیرانیم دیوان عشق، ص ۶۳۳
۲ فروردین ۱۳۹۹

به فصل نوبهار آید عزیزا دلبر زیبا

به فصل نوبهار آید عزیزا دلبر زیبا میان غنچه و گلزار برهنه آشکار آمد بهار با صد گل و غنچه نمایاند رخ دلبر رخ دلبر تجلی کرد گل زیبا ببار آمد دیوان عشق، ص ۲۰۰
۲۳ اسفند ۱۳۹۸

سر به بالا دیدن جانان خوش است

سر به بالا دیدن جانان خوش است ریزش باران به می‌خواران خوش است در بیابان غم و حزن و بلا ابر رحمت ریزش باران خوش است دیوان عشق، ص ۶۶۴
۱۸ بهمن ۱۳۹۸

نگر تو غمزه ی ساقی و رقص پیر میخانه

نگر تو غمزه ی ساقی و رقص پیر میخانه و یا نازِ سبوی می، که رقصند به خمخانه دیوان عشق، ص ۴۰۹
۲۷ دی ۱۳۹۸

حبّ خلیل و روی یار، شعله کشد مستانه وار

حبّ خلیل و روی یار، شعله کشد مستانه وار عشق است بدون واسطه، آتش نگر تو گُلْسِتان دیوان عشق، ص ۳۷۲
۳ دی ۱۳۹۸

کِی مُلک حجاز و یمن و طوس بخواهم

کِی مُلک حجاز و یمن و طوس بخواهم من مفتخرم دست به دامان تو دارم دامان تو هستی است، ایا دلبر جانان هر جا که روم منصب دربان تو دارم دیوان عشق، ص ۳۴۳
۱۹ آذر ۱۳۹۸

دلم چون کاسه احمَر به رنگ ارغوان باشد

دلم چون کاسه احمَر به رنگ ارغوان باشد زِدست زاهد جاهل تو گو خونِ جگر دارد دیوان عشق، ص ۱۴۸
۵ آذر ۱۳۹۸

مدح تو زیبا صنم دائم ز دل جاری شده

مدح تو زیبا صنم دائم ز دل جاری شده واصف تو، با دَمِ خود کارِ دِعبِل ها کند دیوان عشق، ص ۱۸۷
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸

بیابا ما به میخانه سبوئی چند زنیم بر لب

بیابا ما به میخانه سبوئی چند زنیم بر لب شویم مست میِ باقی ز دس ساقیش در شب چو مست می شویم جانا بخوانیم نامه ی معشوق شویم عاشق به این نامه بخوانیم با دو صد یا ربّ دیوان عشق، ص ۶۰۹
۳ اردیبهشت ۱۳۹۸

بر عمل تکیه مکن زاهد پاکیزه سرشت

بر عمل تکیه مکن زاهد پاکیزه سرشت که رساند عملت شخص تورا درب بهشت تکیه کردن به عمل شرک بود در بر دوست ز ازل مقصد توحید ز برایت بنوشت دیوان عشق، ص ۶۱۵
۲۷ بهمن ۱۳۹۷

عشق را بین که چسان بال گشوده است به جهان

عشق را بین که چسان بال گشوده است به جهان این همه جلوه گری در همه ی کون و مکان حاکم جان جهان و همه ی ملک وجود باطن عشق ببین شاهد معنای نهان دیوان عشق، ص ۳۷۸